ساترو فوجینوما، درگیر ترسش از ابراز خودشه. اما یه توانایی غیر عادی داره که مجبورش می کنه تو زمان به عقب بره و آنقدر حوادث رو عوض کنه که از اتفاقات بد یا مردن آدما جلوگیری بشه. روزی درگیره حادثه ای میشه که در این حادثه اون قاتل به نظر میاد. در تلاش برای نجات دادن قربانی خودش رو به گذشته بر میگردونه و متوجه میشه که یه دانش آموز تو یه مدرسه ی ابتداییه و زمان یک ماه قبل از اونه که همکلاسیش کایو هینادزوکی گم بشه. حالا وظیفه ی ساتورو اینه که کایو رو نجات بده و راز گم شدنشو پیدا کنه.
آخرش خیلی بد تموم شد،حداقل به تکرار دوباره اتفاق میافتاد و عصبانی شدم که اون دختره که نجاتش داد باهاش ازدواج نکرد